۲۰۲۱ مارس ۲۷, شنبه
پیغامی از مادر مقدس ملکه و فرستاده صلح که به نبی Marcos Tadeu Teixeira منتقل شده است
درخواستهایی را که پسرم عیسی از دخترمان سنت مارگارت ماری آلاکوک خواسته است، بکنید

(مارکوس): "بله، من این کار را انجام دادم.
نه نه خانوم، این کار را هنوز انجام ندادهام.
سعی میکنم خانوم.
بله، میکنم.
بله، میکنم.
بله، مادام من.
(مریم مقدس): "پسران و دختران عزیزم، امروز دوباره از آسمان آمدهام تا به شما بگویم: نگاه کنید و دعا کنید تا در دست دشمن، در دست شیطان توسط بیدغدغهای، کمبود عشق و سقوطهای تکراری گناه نمی�ید.
دعا کنید و هشدار باشید!
جان خود را نجات دهید! هیچ چیز مهمتر از این نیست.
درخواستهایی که پسرم عیسی از دخترمان سنت مارگارت ماری آلاکوک خواسته است، به همه مردان و زنان شناخته شده.
بله، اگر شما فرزندان من فیلمی را پخش کنید که مرکوس محبوب ما از ظهورات پسرم به او ساخته است (صداها از آسمان #۲)، جهان همه عشق، تمام نیکویی قلب مقدس پسرم را خواهد دانست، همچنین دردش و نیاز به عشق، تعمیر و تعویض این قلب با زندگیای از عشق، دعا و قدسیت.
پس برای دنیا امید یک زمان جدید تبدیل شدن، عشق خدا، وحدت میان مردم و صلح خواهد بود.
روزانه تسبیح بگویید! تنها تسبیح، فقط دعا و تعزیه میتواند آفات، بیماریها و همه بلایایی در جهان را متوقف کند.
من با شما هستم و برای رنجهایتان درد میکشم.
تسبیح اشکهای من هم بگویید، به وسیلهٔ آن هر نعمتی ممکن است.
بهعشق شما را برکت میدهم و خاصاً تو، پسر کوچکم مارکوس، از قربانیها سرگیجهای که روزانه این هفته برای من ارائه کردی تشکر میکنم. حتی خستهتر شده بودید کار کردهاید برای من و به دنیا، فرزندان من پیامهای من، عشق من و جلال من را اعلام کردند.
۲۶ مبارکهٔ ویژه بر تو و برای پدرت کارلوس تادئو که برای او تقدیم کردی، اکنون ۹۴٬۱۱۲ مبارکه میدهم.
۳ مبارکهٔ ویژهٔ دیگر را نیز بر مردمای که دوست داری یا هر کس از من بخواهی، ریختهام.
من تو و همه فرزندانم: از پونتمین، لوردز و ژاکارئی را با محبت مبارک میکنم."
ویدئو ظهور و پیام:
(۱۲۹) ۲۷.۰۳.۲۰۲۱ پیام مریم مقدس به مارکوس تادئو در ظهورهای ژاکارئی - یوتیوب
آشکار شدنها برای سنت مارگارت مری آلاکوک

این قلب است که انسانها را به این قدر دوست داشت که هیچ چیز از خود نگاه نداشت، حتی تا خستگی و مصرف کردن خودش، تا عشقش را نشان دهد.
یک فراخوان به رنج
سنت مارگارت مری آلاکوک در ۲۲ ژوئیه ۱۶۴۷ در لوتکور در بورگون (فرانسه) در یک خانواده ثروتمند و مذهبی متولد شد.
این فراخوانی زودهنگام بود. سنت میگوید که خدا از کودکی به او نشان داد «بزرگترین قبیحیت گناه، که باعث ترس من شد تا حتی کوچکترین خطا برایم یک رنج غیرقابل تحمل باشد.» این با گرایش زیادی به دعا و توبه همراه بود، همراه با همدردی بزرگ برای نیازمندان و آرزو کمک کردن به آنها.
چون پدرش زود درگذشت، مادرش فیلبرت مارگارت مری کوچک را به یک دیرهٔ کلاریس سپردهبود. هنگام گشتوغوش در سکوت خیمه و مشاهدهٔ عفت و روح دعا خواهران، احساس فراخوان زندگی مذهبی کرد. در نوجوانی اولین قربانی خود را دریافت کرد، و گرایشش به دعا و توبه بیشتر شد.
با این حال، به دلیل بیماری شدید مجبور شد دوباره به خانهٔ مادر برگردد، جایی که دورهای دشوار از آزمونها آغاز شد. بیمارستان او را چهار سال تحت تأثیر قرار داد و مانع حرکتش کرد. پس از وعدهدادن به مریم مقدس، سلامتیاش بازگرداندهشد اما رنجهایش فقط شکل تغییر کردهبود. مادرش او را به یک باجنان سپرد که مالکیت خانوادهٔ آنها را مدیریت میکرد و مجبور شد خودرا در برابر این خویشاوند بیتجربه و بیدلیل تسلیم کند که حتی نیازهای اساسیاش را نیز رد کرد.
خدا اجازه داد تا او با انکار آشنا شود و برای پذیرش فراخوان توبه آماده شود که سالها بعد به وی پیشنهاد خواهد شد. رنجهای اولیهاش با مثالی از صبر، در راه قدسیت تقویت شدهبودند. واقعاً هنر مقدس شدن دقیقاً این است که بتواند هدف نهایی زندگی را طی مسیر طولانی و تلخ رنج برسد.
همچنین در همین دوره، مقدس دریافتکنندهٔ نعمتهای عجیب روحانی شد. رابطهای نزدیک با یسوع همراه با رؤیاها داشت: «مخلص همیشه تحت شکل صلیبی یا اکسه هومو بود و صلیبهاش را حمل میکرد؛ این تصویر در من چنین همدردی و عشق به رنج ایجاد کرد که همه رنجهایش نسبت به آرزوهایی که برای مطابقت دادن خودرا با یسوع رنجیدهبودم، سبکتر بودند.» بعداً او گفت: «خدا به من چنان عشق صلیب داد که نمیتوان یک لحظه بدون رنج زندگی کنم؛ اما در سکوت و بدون تسلی یا همدردی رنجیدن; و زیر بار همه انواع تحقیر، خواربارگی، فراموشی و بیارزش بودن با این خداوند روح من مردن.»
بیگناهیش نباید ما را به فکر اینکه مارگارت مری از ابتدا کامل بود یا حتی یک بچهٔ سرگرمکننده و خردمندانه مانند آنچه در زندگینامههای شیرین و دقیقتر نشان دادهشدهاست، اندازد. بلکه شاهدان معاصر او را دختری زندهرو و تیزاندیش توصیف میکنند که به سرگرمیها علاقه داشت، از زندگی اجتماعی جذب شدهبود و توسط جوانان برای ازدواج مورد توجه قرار گرفتهبود. خلاصهٔ آن این بود که یک بچهٔ زمانش با نقصهای خود اما همچنین آرزویی پنهانی در درونش رشد کردهبود و تصمیمی قاطعانه برای رسیدن به آن داشت زیرا پروردگار او را برای مأموریت خاص انتخاب کردهبود.
دیدند که گرایشاش به زندگی مذهبی است، خانوادهٔ او تصمیم گرفت او را در یک دیرهٔ اورسولین سپرد که یکی از باجنانان مادری نزدیکش آنجا بود. اما مارگارت مری رد کرد و با پاسخی که آرزو بزرگ خودرا برای کامل بودن نشان میداد، گفت: «اگر به دیرهٔ شما پیوستم، این کار را فقط از عشق به تو انجام دادم؛ لیکن من خواستار ورود به یک دیره بدون هیچ خویشاوند یا آشنا هستم تا تنها برای خدا مقدس باشم.» این تصمیم توسط صدای درونش تحریک شد که هشدار میداد: «من نمی�باری در آنجا، بلکه در سنت مری» نام دیرهٔ ویزیتیشن واقع در پاری-له-مونیا.
تا دوره آزمونش به پایان رسید: اکنون میتوانست یک راهبه بازدید کنوانت شود که خداوند برای او تعیین کرده بود. در ۲۰ ژوئن ۱۶۷۱ پذیرفته شد و در ۲۵ اوت همان سال لباس مذهبی را پوشید و در ۶ نوامبر ۱۶۷۲ در سن ۲۵ ساله خود بهطور رسمی وارد راهبانی شد
از زخم جانبه تا قلب الهی

مارجریت مری با جدیت تلاش کرد در زندگی روحانی پیشرفت کند، معتقد بود اگر سریعاً قدیس نشود وظیفهٔ خود را انجام نداده است. شجاعت او باعث شد که خداوند به وی این کلمات درونی بگوید: “من یک قربانی میجویم که خودش را مانند یک نذری برای تحقق طرحهای من تقدیم کند.” پس از پاسخ دادن به این دعوت، زوداً بسیاری از نعمتها و برکات روحانی دریافت کرد
او اولین ظهور مسیح ردهنده را چنین توصیف میکند که او را برای آگاهیهای بعدی آماده کرده بود: “چند وقت بعد از اینکه شروع به دعا کردن کردم، عیسی در برابر من ظاهر شد و با زخمها پوشیده شده بود. درخواست داشت تا بر زخمی که روی جانبه مقدسش است نگاه کنم: یک چاه بیقعر که توسط تیر بزرگی از عشق حفر شدهاست…. این محل سکونت همه کسانیست که او را دوست دارند…. اما چون ورودی کوچک است، برای ورود باید کوچکتر و خودت را از هر چیز خلاص کنید.” با اشاره به زخمهایش، عیسی چنین گفت: “ببینید چه حالتی میگذارند مردم منتخب من بر روی من! آنها که قرار بود عدالت را آرام کنند اما در پنهان مرا تعقیب میکنند! اگر توبه نکنند، سخت مجازات خواهم کرد. پس از حفظ عادلانهام، همه دیگران را به غضب خشم خود قربانی خواهد شد.”
قدیس زخم جانبه را دیده بود اما هنوز قلبش که در درون پنهان شده بود. این امکان توسط چهار آگاهیهای سماوی بین دسامبر ۱۶۷۳ و ژوئن ۱۶۷۵ فراهم شد، زمانی که او در عبادت مقدس قدسقربانی بود
وعدهها قلب مقدّس به سنت مارجریت مری
از میان وعدههای بسیاری که خداوند عیسی مسیح به سنت مارجريت ماری آلاکوک در مورد روحانیان متعهد به قلب مقدسش نشان داد، اصلیترین آنها عبارتند از:
❧ همه نعمتهای لازم برای وضعیت زندگیشان را به آنان میدهم.
❧ در خانوادههایشان صلح ایجاد خواهم کرد.
❧ آنها را در همه سختیهایشان آرام میبخشم.
❧ پناهگاهشان در زندگی و بهویژه هنگام مرگ خواهم بود.
❧ همه کارهایشان را فراوان برکت خواهم داد.
❧ گناهکاران در دل من منبع و اقیانوس بیحد رحمت پیدا میکنند.
❧ جانهای سرد خواهند گرم شد.
❧ جانهایی که گرم هستند به سرعت به کمال بزرگ دست یابند.
❧ آن مکانها را برکت خواهم داد که تصویر دل مقدس من در آنجا نمایان و تقدیس شود.
❧ به کشیشان قدرت میدهم تا قلبهای سختترین را لمس کنند.
❧ کسانی که این عبادت را گسترش دهند، نامشان برای همیشه در دل من نوشته خواهد شد.
❧ با فراوانی رحمت دل من به شما وعده میدهم که عشق قدرتمند من برای همه کسانی که در اولین جمعهها، طی نه ماه متوالی، قدیس را دریافت کنند، نعمت توبه نهایی را اعطا خواهد کرد: آنها نخواهند مرد تا از نگرش من خشمگین باشند یا بدون دریافت اقدامات مقدس؛ و دل من پناهگاه امنشان در آن ساعت آخر خواهد بود.
منابع: www.sacredheartalliance.org.au & www.sacredheartalliance.org.au